هیلاری! ما فقط دو تا گیلاسیم
ما را نزن! ما را نزن!ما گیلاسیمفقط دو تا گیلاس
گفتی که میخواهی ما را از زمین محو کنیگفتی که ما را محو میکنیما را محو نکن، ما را نزنما گیلاسیم
هیلاری گفت، میخواهم ایران را از صحنه روزگار محو کنمهیلاری!ما را محو نکن، ما را نزنما گناه داریمما فقط دو تا گیلاسیم
هیلاری! وقتی وارد آشپزخانه شدیدر کمد زیر دستشوییسحری است نوشته بر ظرفیدستت را سه بار بر ظرف بکشآیا معجزهای رخ داد؟آیا غولی حاضر شد؟نه، معجزهای رخ نخواهد دادهیچ غولی از بطری وایتکس خارج نمیشودحالا درش را دو دور به سمت راست بچرخانمحلول را به آب اضافه کنهمه چیز آماده استآن را روی تاریخ بریزحالا میتوانی تاریخ را با وایتکس بشویی
این عکس تزیینی است و ربطی به وایتکس ندارد.
تو میتوانی با محلولی از وایتکسپرچم سرخ ویتنامیها را به پرچم سفید صلح تبدیل کنیو میتوانی اجساد را از «دین بین فو» محو کنیتو میتوانی مارتین لوتر کینگ سیاه را در وایتکس بیندازیتا از جان وین هم سفیدتر شودتو میتوانی افغانستان طالبان را چنان با وایتکس پاک کنیکه پاکتر از پاکستان شودتو میتوانی صدام را با وایتکس از تاریخ عراق محو کنیاما، هنگام پاکسازی مواظب باشی جایی منفجر نشود
هیلاری!کمد زیر دستشویی را باز کنتو میتوانی، تو توانستیتو با همان محلول وایتکس لکه بیل را از دامن مونیکا پاک کردیحتماً با همان وایتکس میتوانی ایران را هم از صحنه روزگار محو کنیاصولاً وایتکس برای همین استو محو کردن ما کار دشواری نیستما چندین هزار کیلومتر جغرافیاییمو چندین هزار سال تاریخفقط ده دقیقه ما را در وایتکس بخیسانو دکمه قرمز را فشار بده ما محو خواهیم شد
اما نه، دست نگه دارما را محو نکنما را نزن، ما را نزنما گیلاسیمپیش از آغاز دکترین وایتکسشبی پیش از آنوقتی که به باغ رفتی، سری به مغولها بزنبا عربها ملاقات کنو محمود افغان را ببینمواظب باش!آنها پیش از این به ما تجاوز کردندلکههای آنها هنوز روی دامن تاریخ ماستما آن لکهها را نتوانستیم محو کنیمو مغولها و افغانها و عربها هم ما را محو نکردندتجاوز سختی بود، اما محو نشدیمآنها میدانستند که تاریخ با سفره فرق میکندتاریخ، سفره نیست که لکهاش را محو کنیو سرزمین یک نقشه کاغذی نیستکه پارهاش کنی
هیلاری! ای محو کن بزرگای کاش خاطرات خودت را میخواندیتا شیوه درست استفاده از وایتکس را فراموش نکنیهیلاری! هیلاری!ما را محو نکن، ما را نزن ما گیلاسیم، فقط دو تا گیلاس
پیش از آنکه تو تصمیم بگیری ما را محو کنیما سی سال آتش سوزاندیمتا همان یک چهارشنبه هم محو نشودو سی سال سبزهها را گره زدیمتا روی زردمان را کسی نبیندو هشت سال زیر تانکها له شدیمله شدیم، اما محو نشدیمو بیست و پنج سال لگد خوردیمآنها هم میخواستند با لگد محومان کنندعقب ماندگی همین است!وایتکس وقتی ندارند، لگد میزنندما له شدیم و لگد خوردیم و آتش سوزاندیمهیلاری!لگد خوردهها را محو میکنی؟
هیلاری!سری به گوگل مپ بزنآیا هرگز فکر کردهای تمام خانههایی که گوگل مپ از بالا نشان میدهدخانههای آدمهاستآدمهایی که رویا دارندآدمهایی که کابوس میبینندآدمهایی که نفس میکشندآدمهایی که عاشق میشوندآدمهایی که میخندندآدمهایی که سالهاست آرزوهایشان رایک روز باد برده استلطفاً پیش از مصرف وایتکس به آدمهایی که زیر نقشه زندگی میکنند فکر کن
هیلاری!لطفاً ما را محو نکنما یک باغ گیلاسیم
بانوی خندان!میدانم که هنوز به آرای نبراسکا و فلوریدا و پنسیلوانیا احتیاج داریاما لطفاً در مصرف وایتکس زیاده روی نکنممکن است آنقدر زیادهروی کنیکه مردم آمریکا از وایتکس و محو کردن و هر چیز سفیدی متنفر شوندو اوبامای سیاه را به کاخ سفید بفرستند
ما را نزن! ما را نزن!ما گیلاسیم
نازلی احساس( معصومه مستشار)
ما را نزن! ما را نزن!ما گیلاسیمفقط دو تا گیلاس
گفتی که میخواهی ما را از زمین محو کنیگفتی که ما را محو میکنیما را محو نکن، ما را نزنما گیلاسیم
هیلاری گفت، میخواهم ایران را از صحنه روزگار محو کنمهیلاری!ما را محو نکن، ما را نزنما گناه داریمما فقط دو تا گیلاسیم
هیلاری! وقتی وارد آشپزخانه شدیدر کمد زیر دستشوییسحری است نوشته بر ظرفیدستت را سه بار بر ظرف بکشآیا معجزهای رخ داد؟آیا غولی حاضر شد؟نه، معجزهای رخ نخواهد دادهیچ غولی از بطری وایتکس خارج نمیشودحالا درش را دو دور به سمت راست بچرخانمحلول را به آب اضافه کنهمه چیز آماده استآن را روی تاریخ بریزحالا میتوانی تاریخ را با وایتکس بشویی
این عکس تزیینی است و ربطی به وایتکس ندارد.
تو میتوانی با محلولی از وایتکسپرچم سرخ ویتنامیها را به پرچم سفید صلح تبدیل کنیو میتوانی اجساد را از «دین بین فو» محو کنیتو میتوانی مارتین لوتر کینگ سیاه را در وایتکس بیندازیتا از جان وین هم سفیدتر شودتو میتوانی افغانستان طالبان را چنان با وایتکس پاک کنیکه پاکتر از پاکستان شودتو میتوانی صدام را با وایتکس از تاریخ عراق محو کنیاما، هنگام پاکسازی مواظب باشی جایی منفجر نشود
هیلاری!کمد زیر دستشویی را باز کنتو میتوانی، تو توانستیتو با همان محلول وایتکس لکه بیل را از دامن مونیکا پاک کردیحتماً با همان وایتکس میتوانی ایران را هم از صحنه روزگار محو کنیاصولاً وایتکس برای همین استو محو کردن ما کار دشواری نیستما چندین هزار کیلومتر جغرافیاییمو چندین هزار سال تاریخفقط ده دقیقه ما را در وایتکس بخیسانو دکمه قرمز را فشار بده ما محو خواهیم شد
اما نه، دست نگه دارما را محو نکنما را نزن، ما را نزنما گیلاسیمپیش از آغاز دکترین وایتکسشبی پیش از آنوقتی که به باغ رفتی، سری به مغولها بزنبا عربها ملاقات کنو محمود افغان را ببینمواظب باش!آنها پیش از این به ما تجاوز کردندلکههای آنها هنوز روی دامن تاریخ ماستما آن لکهها را نتوانستیم محو کنیمو مغولها و افغانها و عربها هم ما را محو نکردندتجاوز سختی بود، اما محو نشدیمآنها میدانستند که تاریخ با سفره فرق میکندتاریخ، سفره نیست که لکهاش را محو کنیو سرزمین یک نقشه کاغذی نیستکه پارهاش کنی
هیلاری! ای محو کن بزرگای کاش خاطرات خودت را میخواندیتا شیوه درست استفاده از وایتکس را فراموش نکنیهیلاری! هیلاری!ما را محو نکن، ما را نزن ما گیلاسیم، فقط دو تا گیلاس
پیش از آنکه تو تصمیم بگیری ما را محو کنیما سی سال آتش سوزاندیمتا همان یک چهارشنبه هم محو نشودو سی سال سبزهها را گره زدیمتا روی زردمان را کسی نبیندو هشت سال زیر تانکها له شدیمله شدیم، اما محو نشدیمو بیست و پنج سال لگد خوردیمآنها هم میخواستند با لگد محومان کنندعقب ماندگی همین است!وایتکس وقتی ندارند، لگد میزنندما له شدیم و لگد خوردیم و آتش سوزاندیمهیلاری!لگد خوردهها را محو میکنی؟
هیلاری!سری به گوگل مپ بزنآیا هرگز فکر کردهای تمام خانههایی که گوگل مپ از بالا نشان میدهدخانههای آدمهاستآدمهایی که رویا دارندآدمهایی که کابوس میبینندآدمهایی که نفس میکشندآدمهایی که عاشق میشوندآدمهایی که میخندندآدمهایی که سالهاست آرزوهایشان رایک روز باد برده استلطفاً پیش از مصرف وایتکس به آدمهایی که زیر نقشه زندگی میکنند فکر کن
هیلاری!لطفاً ما را محو نکنما یک باغ گیلاسیم
بانوی خندان!میدانم که هنوز به آرای نبراسکا و فلوریدا و پنسیلوانیا احتیاج داریاما لطفاً در مصرف وایتکس زیاده روی نکنممکن است آنقدر زیادهروی کنیکه مردم آمریکا از وایتکس و محو کردن و هر چیز سفیدی متنفر شوندو اوبامای سیاه را به کاخ سفید بفرستند
ما را نزن! ما را نزن!ما گیلاسیم
نازلی احساس( معصومه مستشار)